حسابداری ذهنی

حسابداری ذهنی مجموعه ای از عملیات شناختی را توصیف می کند که به سازماندهی فعالیت های مالی و تسهیل مدیریت پول کمک می کند. مودیان مشاغل آزاد که از حساب ذهنی جداگانه برای پرداخت مالیات بر درآمد آینده یا مالیات بر ارزش افزوده اخذ شده (مالیات بر ارزش افزوده) استفاده می کنند ، ممکن است اظهار مالیات خود را به درستی آسان تر از مودیان مالیاتی که این کار را نمی کنند ، انجام دهند. نتایج تحقیقات نشان می دهد که برخی از مودیان مالیاتی از نظر ذهنی مالیات را از گردش مالی (تفکیک کننده ها) جدا می کنند در حالی که برخی دیگر (ادغام کنندگان) مالیات را از گردش مالی جدا نمی کنند.

از طرفی تفاوت های کوچکی در حسابداری ذهنی بین مالیات بر درآمد و مالیات بر ارزش افزوده پیدا شده است. مودیان مشاغل آزاد از نظر سیاست و تحقیق از اهمیت ویژه ای برخوردارند. آنها معمولاً کمتر از حقوق بگیران سازگار هستند، زیرا فرصت های بیشتری برای فرار دارند و تمایل بیشتری برای گرفتن منابع مالی دارند. اما صاحبان مشاغل کوچک از لحاظ ابعاد دیگر نیز با حقوق بگیران تفاوت دارند.

اول ، آنها معمولاً مشمول مالیات های متعدد هستند و همچنین باید مالیات های غیر مستقیم مانند مالیات بر ارزش افزوده (مالیات بر ارزش افزوده) را دریافت کنند.

ثانیاً ، آنها موظفند خود فعالیت های مالی مشاغل خود را اداره کنند. آنها باید درآمد و هزینه های خود را سازماندهی کنند ، صورتحساب ها را صادر و پیگیری کنند و اظهارنامه های مالیاتی خود را با بدون کمک یک متخصص مالیاتی برای انجام تعهدات خود در قبال سازمان مالیاتی آماده کنند. چنین خود مدیریتی مستلزم مهارت در نگهداری کتاب ، دانش در مورد قوانین مالیاتی و تا حدی خودکنترلی است. نظریه حسابداری ذهنی رویکردی از منابع مالی رفتاری و ادبیات قضاوت و تصمیم گیری فرایند های شناختی افراد را برای پیگیری درآمدها و هزینه های خود ، عمدتا با طبقه بندی فعالیت های مالی خود و اختصاص آنها به بودجه های خاص توصیف می کند. اخیراً از نظریه حسابداری ذهنی برای درک تصمیمات مربوط به رعایت مالیات دهندگان استفاده شده است. نشانه های اولیه ای وجود دارد که نشان می دهد مالیات دهندگان مشاغل آزاد در استفاده از حسابداری ذهنی متفاوت هستند و اینکه حسابداری ذهنی با رعایت مالیات بر درآمد ارتباط دارد. در غایت موضوع، یافته ها نشان می دهد که عدم رعایت الزاما نتیجه روحیه مالیاتی پایین نیست ، اما گاهی اوقات از عدم توانایی در اداره تعهدات مالیاتی ناشی می شود.

کارهای اولیه در مورد قضاوت و تصمیم گیری ، حسابداری ذهنی را به عنوان مجموعه ای از عملیات شناختی برای پیگیری فعالیت های مالی شخصی و به عنوان یک استراتژی برای غلبه بر مشکلات کنترل خود در هزینه ها و مصرف تعریف کرد. برجسته ترین مفهوم این نظریه این فرض است که معاملات در حساب های ذهنی با بودجه های خاص طبقه بندی و سازماندهی می شوند. این حساب ها به یک دسته هزینه متمایز مانند اوقات فراغت ، اجاره یا غذا اختصاص داده شده است.

با این حال ، حسابداری ذهنی فرایند های تصمیم گیری شناختی اساسی را در ویرایش و بسط یک تصمیم معین توصیف می کند. به عنوان مثال ، هنگام مواجهه با چندین پیامد بالقوه ، افراد ممکن است یا به طور مشترک به اینها ارزش قائل شوند. یعنی نتایج تصمیم گیری های مختلف را ادغام کرده یا آنها را جداگانه ارزیابی کنند ، یعنی نتایج مختلف را تفکیک کنند. بسته به نحوه درک ، طبقه بندی و برچسب گذاری منابع درآمد و فرصت های هزینه ، تصمیمات افراد برای خرج کردن و تمایل به ریسک پذیری ممکن است بطور قابل توجهی متفاوت باشد. نظریه حسابداری ذهنی برای توضیح رفتار های غیرمنطقی در طیف گسترده ای از تنظیمات مانند درک قیمت و رفتار مصرف کننده استفاده شده است:

• استفاده از روش های مختلف پرداخت
• انتخاب قرعه کشی
• سرمایه گذاری در بازار سهام
• سرمایه گذاری در املاک
• اعتبار کاربرد

با این حال ، نگهداری حساب های ذهنی اغلب به تسهیل مدیریت پول کمک می کند. بر این اساس ، یک مطالعه پیمایشی از هلند نشان داد که حسابداری ذهنی ارتباط مثبتی با تحصیل ، دانش مالی و مدیریت پول در سطح خانوار دارد. در حالی که مدیریت پول ممکن است برای رعایت مالیات نیز مفید باشد ، تحقیقات در مورد نقش حسابداری ذهنی در رفتار مالیات دهندگان نسبتاً کمیاب است که در ادامه مباحث آینده به آن پرداخته خواهد شد.

جهت کسب هرگونه اطلاعات تخصصی و نیز مشاوره در خصوص حسابداری ذهنی به پیج شرکت حسابداری بهین تراز به آدرس (behintarazco@) مراجعه نموده و به دایرکت پیام دهید.