آیا سیستم مالیاتی در ایران یک سیستم کارآمد است ؟
آیا سیستم مالیاتی در ایران یک سیستم کارآمد است ؟
اگرچه بحث های زیادی درباره میزان و اندازه مداخله دولت وجود دارد ، اما مداخله دولت در اقتصاد اجتناب ناپذیر است. بنابراین هزینه های دولت و مالیات اجزای حل ناپذیر اقتصاد هستند. مخارج و مالیات های دولت ابزارهای سیاست مالی هستند اما اینکه چقدر موثر و مفید هستند برای اقتصاددانان یک چالش بوده است. به نظر می رسد کارآیی این ابزارها به اجزای آنها بستگی دارد. این بدان معناست که علاوه بر اندازه هزینه های دولت و میزان کل درآمد مالیاتی ، سهم تشکیل دهنده نیز مهم است. در اقتصاد وابسته به نفت ایران ، هرگونه کاهش هزینه های خصوصی باید با افزایش هزینه های دولت جبران شود. اگر درآمد های نفتی از اقتصاد حذف شود ، افزایش نرخ مالیات بر تولید تأثیر منفی می گذارد و بسیار بدتر از اقتصاد وابسته به نفت خواهد بود.
از میان بسیاری از موضوعاتی که اقتصاددانان را دچار اختلاف می کند ، مسأله ای که احتمالاً بیشتر مورد بحث قرار می گیرد ، میزان و نوع مداخله دولت در اقتصاد است ، همانطور که در جلوه های متعدد آن مشاهده می شود ، مانند اندازه هزینه های عمومی به عنوان درصدی از تولید ناخالص داخلی (تولید ناخالص داخلی). ) ، درجه تنظیم بازار کار و مالی ، ساختار و سطح مالیات (مالیات مستقیم و غیر مستقیم) ، و غیره. ادبیات موجود نتایج متناقضی در مورد رابطه بین اندازه دولت و توسعه اقتصادی ارائه می دهد. از یک سو ، اولی ممکن است به دلیل ناکارآمدی دولت ، اثرات ازدحام ، بار اضافی مالیات ، تحریف سیستم های مشوق و مداخلات در بازار های آزاد ، بر رشد اقتصادی تأثیر منفی بگذارد.
از سوی دیگر ، فعالیت های دولت نیز ممکن است به دلیل تأثیرات جانبی مفید ، توسعه زیرساخت های قانونی ، اداری و اقتصادی و مداخلات برای جبران شکست های بازار ، آثار مثبتی داشته باشد. نگاهی به اندازه دولت در اقتصاد های مختلف نشان می دهد که هزینه های دولت طی سالها به تدریج افزایش یافته است (به ویژه در اقتصاد های پردرآمد). این می تواند نظریه واگنر را تأیید کند که می گوید وقتی رشد اقتصادی تسریع شود ، هزینه های دولت بیش از حد متناسب افزایش می یابد ، زیرا نیاز به عملکرد های اداری و حمایتی بیشتر دولت ، نیاز به افزایش تأمین اجتماعی و کالاها و خدمات فرهنگی ، و افزایش نیاز به ارائه کنترل های اداری و اداری مناسب برای اطمینان از عملکرد روان نیروهای بازار احتیاج است.
در حالی که در کشور های پردرآمد هزینه های دولت از 15 درصد تولید ناخالص داخلی فراتر می رود و گاهی به 20 درصد می رسد ، برای کشورهای کم درآمد حدود 10 درصد است. ارزش G/GDP مربوط به ایران در سالهای اخیر دارای نوسان بوده است. این میزان از 16 درصد در سال 1995 به 11 درصد در سال 2007 کاهش یافته است. یکی دیگر از ابزار های سیاست مداخله دولت مالیات است. در دهه گذشته متوسط درآمد مالیاتی در جهان (٪ تولید ناخالص داخلی) 15٪ بوده است. با این حال ، ارزش آن برای کشور های با درآمد متوسط و بالا (حدود 14 تا 16 درصد) نسبتاً بیشتر بوده است.
در ایران ، این نسبت در یک روند متوسط رو به افزایش بوده است اما هرگز به 10٪ نرسیده است. مالیات یکی از ابزار های مهم سیاست های مالی دولت است. مالیات علاوه بر اینکه منبع درآمد دولت است ، به دلیل تأثیر آن بر رفتار اقتصادی بخش خصوصی ، می تواند نقش مهمی در توسعه اقتصادی کشور ایفا کند. مالیات بر درآمد بهترین مالیات برای افزایش درآمد مالیاتی دولت است. از سوی دیگر ، در کوتاه مدت مالیات بر تولید تأثیر منفی خواهد گذاشت و کمترین تأثیر منفی را بر سرمایه گذاری خصوصی خواهد گذاشت. مقایسه سهم مالیات بر درآمد از کل درآمد مالیاتی با سایر کشورها نشان می دهد که اقتصاد ایران کمتر به این مالیات تکیه کرده است. لازم به ذکر است که همراه با نرخ بالای مالیات بر درآمد دولت باید خدمات عمومی را برای جبران خسارت رفاه خانوارها افزایش دهد. در نتیجه ، این مالیات بدترین مالیات از نظر رفاه خانوارها (درآمد خانوارها) است.
از سوی دیگر تأثیر مالیات بر درآمد بر خانوارها و اقتصاد در کوتاه مدت و بلند مدت تقریباً مشابه است. مالیات بر تولید بیشترین تأثیر را در کاهش سرمایه گذاری خصوصی دارد. مالیات بر ارزش افزوده در کاهش سرمایه گذاری در رتبه دوم قرار می گیرد. بیشتر تولید ناخالص داخلی ناشی از مالیات بر واردات است. کاهش صادرات خالص نشان دهنده سهم بالای کالاهای واسطه ای در واردات است و قیمت ها به دلیل تعرفه بالاتر افزایش می یابد. بنابراین در کوتاه مدت ، اگرچه این مالیات بر درآمد خانوارها تأثیر کمتری دارد ، اما در طولانی مدت بیشترین کاهش درآمد خانوارها را به دنبال خواهد داشت. درآمد خانوار های شهری به دلیل مالیات بر درآمد بیشتر از سایر مالیات ها است ، در حالی که مالیات بر تولید منجر به بیشترین کاهش در درآمد خانوار های روستایی می شود. نتایج نشان می دهد که با توجه به اهداف سیاست گذاران ، هرگونه مالیات می تواند موثر باشد. اما باید توجه داشت که در اقتصاد نفتی ایران کاهش هزینه های خصوصی با افزایش دولت جبران می شود. در صورت حذف نفت خام از اقتصاد ، افزایش مالیات تأثیر منفی بر تولید خواهد داشت و بسیار بیشتر از اقتصاد وابسته به نفت خواهد بود.
جهت کسب هرگونه اطلاعات تخصصی و نیز مشاوره در خصوص سیستم مالیاتی در ایران به پیج شرکت حسابداری بهین تراز به آدرس (behintarazco@) مراجعه نموده و به دایرکت پیام دهید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
میخواهید به بحث بپیوندید؟احساس رایگان برای کمک!