ارکان رقابت پذیری: تأثیر سیاست و اداره مالیاتی
ارکان رقابت پذیری : تأثیر سیاست و اداره مالیاتی
پاراگرافهای زیر بر «ارکان» شناساییشده در گزارش رقابت پذیری جهانی تمرکز دارند که به احتمال زیاد مستقیماً تحت تأثیر سیاست های مالیاتی و یا مدیریت قرار میگیرند.
- نهادها: یک چارچوب قانونی و اداری سالم و منصفانه (که در آن افراد، شرکتها و دولتها برای تولید درآمد و ثروت در اقتصاد تعامل دارند) تأثیر زیادی بر رقابت و رشد دارد. به عنوان مثال، تصمیمات سرمایه گذاری تحت تأثیر حقوق مالکیت، نگرش به بازارها و سطوح اعتماد خواهد بود. سیاست و اداره مالیاتی می تواند به طرق مختلف تحت این ستون به اقتصاد رقابتی کمک کند، از جمله:
- افزایش درآمد های مالیاتی به روشی که به طور گسترده به عنوان منصفانه پذیرفته شده باشد، احتمال بیشتری برای دستیابی به سطوح بالایی از انطباق داوطلبانه (عمدتاً) دارد.
- مدیریت خوب که در جلوگیری از فرار مؤثر است، انسجام اجتماعی را تقویت میکند و تضمین میکند که هیچ مزیت ناعادلانهای به کسب و کار هایی که از مالیات فرار میکنند، تعلق نمیگیرد.
- به همین ترتیب، اداره مالیاتی که در معرض فساد نیست و قوانین مالیاتی را به طور مداوم و بی طرفانه اجرا می کند، رژیم مالیاتی را قابل پیش بینی می کند و میزانی که ممکن است مانع از سرمایه گذاری شود را کاهش می دهد.
- کارایی در اداره مالیات، میزان منابع اقتصاد را که باید به جمع آوری درآمد اختصاص داده شود، کاهش می دهد
- هزینه های پایین انطباق و بارهای سنگین بر کسب و کار، زمانی را که مالیات دهندگان باید برای رعایت مالیات صرف کنند، کاهش می دهد – زمان و تلاشی که در غیر این صورت می تواند صرف ایجاد درآمد و ثروت شود.
- سیاست گذاری مالیاتی مبتنی بر شواهد و شفاف، با انتشار درآمدهای رد شده از مخارج مالیاتی و بررسی دوره ای مقرون به صرفه بودن آنها، برآورد اثرات درآمدی اقدامات مالیاتی پیشنهادی در بودجه و غیره.
یکی دیگر از عوامل نهادی مهم برای رقابت پذیری یک کشور، حاکمیت شرکتی است: داشتن مشاغلی که صادقانه اداره می شوند و از شیوه های اخلاقی قوی در معاملات خود با دولت در زمینه مسائل مالیاتی پیروی می کنند.
ارکان رقابت پذیری
- محیط کلان اقتصادی: هدف اصلی سیاست مالیاتی باید افزایش درآمدهای مالیاتی کافی برای تأمین مالی مخارج عمومی و در عین حال حفظ کسری بودجه پایدار و نسبت بدهی عمومی باشد. به همین ترتیب، هرگونه کاهش مالیاتی باید «پرداخت» شود. بنابراین، تأثیر اقتصادی کلی بسته اصلاح مالیاتی و تأمین مالی آن باید با هم در نظر گرفته شود. علاوه بر این، محیط اقتصاد کلان بر میزان کاهش کارایی اقتصادی و چشمانداز رشد توسط رژیم مالیاتی تأثیر میگذارد. برای مثال، نرخهای تورم پایین و پایدار، اثرات مخرب بر پسانداز و سرمایهگذاری مالیات بر درآمد متعارف بر اساس حسابداری بهای تمام شده تاریخی را کاهش میدهد. ثبات محیط اقتصاد کلان همچنین امکان ثبات در نرخ ها و رژیم های مالیاتی را فراهم می کند. و در مواردی که پیامد های مالیاتی تصمیمات تجاری و یا انتخابهای پسانداز خانوار قابل پیشبینی است، رژیم مالیاتی باید به تحریف کمتر سیگنال های بازار به مشاغل و خانوارها منجر شود که تصمیمات پسانداز و سرمایهگذاری آنها را هدایت میکنند.
- نظام آموزش: در حالی که آموزش ابتدایی و متوسطه عموماً اجباری است و بودجه دولتی تأمین می شود، آموزش عالی، آموزش حرفه ای و حین کار معمولاً شامل انتخاب و تأمین مالی بیشتر بخش خصوصی است. بنابراین، رژیم های مالیاتی باید طوری طراحی شوند که چنین انتخابهایی را تحریف نکنند و علاوه بر این، ناقصها و ناهنجاریهای مختلف بازار را که اغلب در این زمینه به وجود میآیند، در نظر بگیرند.
- کارایی خوب بازار: رژیم های مالیاتی رشد محور سیگنال های بازار را تا حد امکان مخدوش میکنند و از ممانعت از عرضه کارآفرینی، سرمایهگذاری و مهارتها جلوگیری میکنند. سیاست های مالیاتی باید با دانههای رقابت همراه باشد تا اطمینان حاصل شود که کارآمدترین شرکتها هستند که کالاها و خدمات مورد نیاز بازار را تولید میکنند و رشد میکنند. و در عین حال از استقرار مجدد منابع در شرکت ها و صنایعی که پاداشی که می توانند کسب کنند بیشتر باشد، حمایت کنند. سیستم های مالیاتی به طور کلی در صورتی که از یک پایه گسترده استفاده کنند، تحریف کمتری خواهند داشت، به عنوان مثال. با اعمال نرخ استاندارد VAT/GST برای تمام مخارج مصرفی، زیرا این میزان مالیات را کاهش میدهد که انتخابها را مخدوش میکند و امکان میدهد نرخهای مالیاتی کمتر از موارد دیگر باشد، بنابراین اثرات بازدارنده کاهش مییابد. به طور مشابه، گسترش پایههای مالیات بر درآمد شخصی (و شرکتی) با کاهش هزینههای مالیاتی، نرخهای نهایی مالیاتی پایینتری را ممکن میسازد. و اثرات مخرب این مالیات ها در درجه اول به نرخ های حاشیه ای بستگی دارد. (بعد بین المللی تصمیمات دولت در مورد مالیات و طراحی رژیم های مالیاتی بیشتر در بخش C مورد بحث قرار می گیرد.) یک استثنای قابل توجه از این قاعده کلی که مالیات ها باید قیمت های بازار را تا حد امکان مخدوش کنند، می تواند در جایی ایجاد شود که این قیمت ها منعکس کننده نباشند. هزینه ها (مانند آسیب های زیست محیطی) یا منافع (مانند سرریزها از تحقیق و توسعه یک شرکت به شرکت های دیگر). در چنین مواردی، یک مالیات به خوبی طراحی شده برای «اصلاح اثرات خارجی» کارایی اقتصادی و مشوق ها را بهبود می بخشد.
- کارایی بازار کار: به طور متوسط در کشور های OECD درآمدهای حاصل از مالیات بر درآمد شخصی (PIT) و مشارکت های تامین اجتماعی (SSCs) حدود نیمی از کل درآمدها را تشکیل می دهند. این نشان میدهد که نرخهای مالیاتی میتواند بالا باشد و اثرات بازدارنده بالقوه قابل توجهی داشته باشد. PIT همچنین مالیاتی است که بیشتر برای بازتاب توانایی پرداخت تنظیم شده است و نقش مهمی در توزیع مجدد درآمد ناخالص (قبل از مالیات) دارد. بنابراین، دولت ها باید قضاوت های مهمی را در مورد مبادله بین کارایی و انصاف انجام دهند. هر دو می توانند برای رقابت مهم باشند. انسجام اجتماعی مرتبط با دیدگاه های رایج مبنی بر منصفانه بودن رژیم مالیاتی می تواند به عنوان مثال عملکرد مؤسسات، کالاها و بازارهای کار را بهبود بخشد. شواهد تجربی حاکی از آن است که برخی از تصمیمات مربوط به عرضه نیروی کار نسبت به سایرین بیشتر به مشوق های مالیاتی پاسخ می دهند، به عنوان مثال. کارگران با درآمد دوم، کارگران کم مهارت/کم دستمزد و مسن تر. اصلاحات مالیاتی که مشارکت آنها در بازار کار را ارتقا میدهد، میتواند عرضه نیروی کار را افزایش دهد و فراگیر بودن را ارتقا دهد – یکی دیگر از عوامل تمرکز بر بهرهوری/ رقابتپذیری فی نفسه. کارایی بازار کار همچنین شامل هزینه و سرعت انتقال نیروی کار از یک فعالیت اقتصادی به فعالیت دیگر است، زیرا اقتصادها با فرصت ها و چالش های جهانی شدن، فناوری های جدید و پیامدهای شوک های اقتصادی (کلان) سازگار می شوند. میتواند بین مقررات بازار کار، نرخهای حداقل دستمزد و رژیم مالیات/ مزایا بر این انعطافپذیری تأثیرگذار باشد.
- توسعه بازار مالی: یک بخش مالی سالم که به طور موثر بین پساندازکنندگان و سرمایهگذاران واسطه میشود، در حصول اطمینان از اینکه کسب و کارها و کارآفرینان (بهویژه آنهایی که محصولات و فناوریهای جدید را توسعه میدهند) دسترسی کافی به منابع مالی دارند و فرصتهای سرمایهگذاری که بالاترین حد انتظار را به همراه دارد، مهم است.
- آمادگی فناورانه و نوآوری: آمادگی فناورانه به توانایی اقتصادها برای انطباق فناوری ها و نوآوری های موجود با توسعه و کاربرد فناوری ها و محصولات جدید اشاره دارد. تحقیق و توسعه موفق به وضوح بسیار مهم است. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد یک رژیم مالیاتی مطلوب برای تحقیق و توسعه، میزان چنین هزینههایی را افزایش میدهد، اما شواهد کمتر روشنی در مورد بهترین طراحی هر تخفیف مالیاتی یا درجه مناسب امتیاز مالیاتی وجود دارد.
جهت کسب هرگونه اطلاعات تخصصی و نیز مشاوره در خصوص ارکان رقابت پذیری و اداره مالیاتی به پیج شرکت حسابداری بهین تراز به آدرس (behintarazco@) مراجعه نموده و به دایرکت پیام دهید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
میخواهید به بحث بپیوندید؟احساس رایگان برای کمک!