فرهنگ سازمانی و فرار مالیاتی شرکت ها
فرهنگ سازمانی و فرار مالیاتی شرکت ها
اعمال تحریم های اقتصادی بیشتر بر دولت و کاهش درآمد های نفتی در سال های اخیر، توجه را به سمت مالیات و وصول درآمد های مالیاتی بیشتر معطوف کرده است. بنابراین شناخت عوامل موثر بر فرار مالیاتی ضروری است. تصمیم مالیات دهندگان برای تمکین یا فرار مالیاتی تابعی از متغیر های متعدد است.
متغیر “فرهنگ” تعیین کننده رفتار مالیات دهندگان برای پرداخت یا فرار از پرداخت مالیات است. فرهنگ وسیله ای نسبتاً جدید برای جمع آوری مالیات است و اگر به طور قابل توجهی تقویت شود، عملکرد سیستم مالیاتی را بهبود می بخشد. ترویج این فرهنگ چالشی بزرگ پیش روی هر نظام مالیاتی است و به نظر می رسد این فرهنگ و ابعاد آن نیازمند درک و تحلیل است. تلاش برای ایجاد یک فرهنگ منسجم می تواند درآمدهای مالیاتی دولت را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد. در سال های اخیر، دولت ایران توجه ویژهای به ظرفیت و همبستگی سازمان امور مالیاتی داشته است. سطح درآمد های مالیاتی ایران بهعنوان سهمی از تولید ناخالص ملی، بهطور کلی در دو دهه گذشته حرکت صعودی مثبتی را تجربه کرده است و با تمهیدات انجامشده در این زمینه، به 12 درصد کل کشور میرسد. تولید ناخالص داخلی تا پایان برنامه ششم توسعه (شاخص های اقتصادی بانک مرکزی ایران).
اما، در مقایسه، این نرخ در سایر کشور های توسعه یافته حداقل 25 تا 30 درصد تولید ناخالص داخلی ملی آنها است. علاوه بر اینکه سیاست های مالیاتی و همبستگی نظام مالیاتی به اجرای مناسب قوانین و مقررات کمک میکند، تقویت انگیزه های درونی مؤدیان و تشویق آنان به همکاری و تأثیرگذاری بر دیدگاه های آنان، همراه با وجود هنجار های فرهنگی میتواند به مالیات کمک کند. سیستم عملکرد پربارتری دارد و درآمد های مالیاتی بیشتری را افزایش می دهد. بنابراین توجه مودیان مالیاتی و دیدگاه آنان در مورد مالیات و نظام مالیاتی می تواند کلید وصول درآمد های مالیاتی باشد.
اساساً در مورد تبیین رفتار مالیاتی مالیات دهندگان، دو جریان عمده وجود دارد: یکی مبتنی بر اقتصاد نئوکلاسیک که تلاش می کند رفتار مالیاتی را با تکیه بر داده های مفروض در اقتصاد توضیح دهد، جریان هایی مانند «اصل حداکثر کردن سود پیش بینی شده». «اصل عقلانیت شخصی» و غیره. همچنین لازم به ذکر است که این جریان عمدتاً ناظر به عوامل اقتصادی (مانند نرخ مالیات، سهم مالیات دهندگان از درآمد مشمول مالیات، امکان حسابرسی مالیاتی و به طور خاص جرایم مالیاتی) است. از سوی دیگر، جریان دوم، رویکرد های منتقد مدل های اقتصادی را در بر میگیرد که به دنبال افزودن عوامل غیراقتصادی مانند عوامل اجتماعی و فرهنگی و ساختار های نهادی به مدل های نیمه ریاضی خود هستند.
فرهنگ سازمانی و فرار مالیاتی شرکت ها
علاوه بر این، آنها پیشنهاد می کنند که چنین متغیر هایی به اندازه عوامل اقتصادی مهم هستند. فرهنگ پدیده ای است که در رخداد های تاریخی ملی نهفته است و به عبارت دیگر می توان به آمیختگی فرهنگ و تاریخ اشاره کرد و در رابطه با رابطه فرهنگ و مالیات می توان گفت که نظام مالیاتی در هر کشوری دارای ویژگی های خاص خود است. مرز های تاریخی، اقتصادی و اجتماعی خاص بر این اساس، فرهنگ مالیاتی تحت تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، جغرافیایی و روانی رایج در آن کشور و جامعه خاص است. بنابراین، از آنجایی که شرایط سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و روانی هر ایالت، نظام مالیاتی آن کشور را تولید می کند، ایجاد یک نظام مالیاتی جهانی و یکپارچه امکان پذیر نیست.
همچنین فرهنگ مالیاتی از یک سو تحت تأثیر نظام مالیاتی حاکم بر آن جامعه (مانند تأکید بر مالیات های مستقیم) و از سوی دیگر در تعامل با ارزش های اجتماعی و فرهنگی حاکم بر آن جامعه است. بلانچارد اذعان می کند که جوامع مختلف دارای ارزش های فرهنگی متنوعی هستند و بنابراین فرهنگ مالیاتی آنها یکسان نیست. بسته به فرهنگ های مختلف آنها، میزان انطباق افراد نیز متفاوت خواهد بود.
دیدگاه خود را ثبت کنید
میخواهید به بحث بپیوندید؟احساس رایگان برای کمک!