مبانی اولیه سیستم مالیاتی رقابتی

مبانی اولیه سیستم مالیاتی رقابتی

اظهارات در مورد اهمیت سیستم های مالیاتی “رقابتی” اغلب توسط تجار ، سیاستمداران ، لابی ها و دیگر مفسران ارائه می شود ، اما این اصطلاح به چه معناست؟

در استفاده روزمره ، “رقابت” یک مفهوم نسبی است. وقتی در مورد یک کسب و کار اعمال می شود ، این بدان معناست که شرکت مورد نظر قادر است خروجی خود را با هزینه یکسان یا کمتری نسبت به سایر شرکت ها در همان زمینه تجاری تولید کند ، یا مزیت دیگری نسبت به آنها مانند کیفیت محصول آن در اکثر صنایع ، یک شرکت رقابتی (در نتیجه هزینه یا مزایای دیگر نسبت به رقبای خود) می تواند مازاد بر هزینه سرمایه خود بازدهی کسب کند. از نظر مفهومی استفاده از اصطلاح “رقابتی” برای کل اقتصاد به جای یک تجارت خاص دشوارتر است.

اقتصاد متشکل از شرکت های مختلف (به علاوه ارائه خدمات گسترده بخش دولتی) است. علاوه بر این ، ساختار تولید و الگوی تجارت آن به مزیت نسبی آن نسبت به سایر اقتصادها بستگی دارد. پیوند های قوی بین رقابت پذیری شرکت ها و سطح کلی بهره وری و استانداردهای زندگی که کشور قادر به حفظ آن است ، برقرار می باشد. در این صورت شرکت های جداگانه ممکن است در سطح بین المللی “رقابتی” باشند (به این معنا که با توجه به نرخ ارز و غیره هزینه یا مزیت دیگری نسبت به رقبای خارجی خود دارند) و در این میان اگر یک شرکت رقابتی نباشد ، در صورتی که منابع مورد استفاده در خط دیگری از تجارت که فرصت های سودآوری در آن بهتر است ، مجدداً تولید و درآمد ملی افزایش یابد.

به عنوان مثال ، مجمع جهانی اقتصاد ، در گزارش رقابت پذیری جهانی ، “رقابت پذیری” را “مجموعه نهادها ، سیاست ها و عوامل تعیین کننده سطح بهره وری یک کشور” تعریف می کند. سطح بهره وری به نوبه خود سطح پایدار استانداردهای زندگی را تعیین می کند. گزارش رقابت پذیری جهانی داده های مربوط به 12 “ستون رقابت” را با هم مقایسه می کند:

1. موسسات
2. زیرساخت ها
3. محیط اقتصاد کلان
4. بهداشت و آموزش ابتدایی
5. آموزش عالی و آموزش
6. کارآیی بازار کالا
7. کارآیی بازار کار
8. توسعه بازار مالی
9. آمادگی فناوری
10. اندازه بازار
11. پیچیدگی و
12. نوآوری در کسب و کار.

به احتمال زیاد همپوشانی ها و تعاملات قابل توجهی بین این “ستون ها” وجود دارد و دیدگاه ها در مورد نحوه تبدیل آنها به افزایش بهره وری و پتانسیل رشد متفاوت است. با این حال ، یک رویکرد برای بررسی تأثیر مالیات بر “رقابت پذیری” این است که چگونه سیاست مالیاتی و دولت بر “ستون” های مختلف و در نتیجه بهره وری تأثیر می گذارد. در عمل ، بیشتر مالیات ها (نه فقط مالیات بر درآمد شرکت ها) می توانند همانطور که بخش B زیر نشان می دهد ، بر رقابت پذیری تأثیر می گذارد.

در عمل ، موضوعات اساسی ناشی از نگرش “رقابت پذیری” بسیار شبیه به موضوعات مورد بررسی در کار OECD در زمینه مالیات و رشد اقتصادی (OECD 2010a) و خلاصه سیاست مالیاتی در مورد اصلاح سیاست های مالیاتی و ادغام مالی (OECD 2010b) است. با این حال ، در نظر گرفتن اینکه چگونه سیاست مالیاتی می تواند به رشد و شکوفایی اقتصادی کمک کند ، نمی توان سیستم مالیاتی هر کشور را به صورت جداگانه در نظر گرفت. در اقتصاد های باز که سرمایه از طریق مرزها متحرک است و شرکت های چند ملیتی نقشی فزاینده در تجارت و سرمایه گذاری بین المللی ایفا می کنند ، رژیم های مالیاتی و نرخ های مالیاتی به طور بالقوه می توانند تأثیر قابل توجهی بر تصمیمات مربوط به محل تولید و سرمایه گذاری داشته باشند. بر این اساس ، بخش C مفاهیم “رقابت مالیاتی بین المللی” و چگونگی تعامل آنها با سایر دولت ها برای رژیم های مالیاتی را بررسی می کند:

• افزایش درآمد کافی
• انصاف
• کارآیی اقتصادی و غیره.

بخش D برخی از مشکلات اندازه گیری “رقابت پذیری” مالیاتی بین المللی را مورد بحث قرار می دهد.

بخش E سپس چند نظر نهایی را در مورد پیامد های سیاست مالیاتی و نقشی که اصول مشترک (به عنوان مثال مدل OECD) و همکاری اقتصادی می تواند ایفا کند ، بیان می کند.

جهت کسب هرگونه اطلاعات تخصصی و نیز مشاوره در خصوص سیستم مالیاتی رقابتی به پیج شرکت حسابداری بهین تراز به آدرس (behintarazco@) مراجعه نموده و به دایرکت پیام دهید.